جدول جو
جدول جو

معنی سرمه سلیمان - جستجوی لغت در جدول جو

سرمه سلیمان
(سُ مَ / مِ یِ سُ لَ / لِ)
سرمۀ سلیمانی. سرمه ای که چون به چشم کشند مخفیات عالم عیناً و عیاناً معاینه کنند. (از آنندراج) :
به گوش وهم زند نغمه های داودی
به چشم عقل کشد سرمۀ سلیمانی.
طالب آملی (از آنندراج).
گیرم که بدرد خسته درمان گشتی
در دیده چو سرمۀ سلیمان گشتی.
ملا زمانی یزدی (از آنندراج).
رجوع به سرمۀ خفا شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(چَ مَ سُ لَ)
مؤلف مرآت البلدان نویسد: ’چشمۀ آبیست در حوالی دو ساری جیرفت که در زیر سنگ سفیدصلبی واقع است، 6 سنگ آب از آن چشمه جاری میباشد و جریان آب چشمه از مشرق به مغرب است. گویند قدمگاه حضرت سلیمان است و بعقیدۀ اهالی چهل قدمگاه در آنجا میباشد که سکنه بزیارت آن محل می آیند و نذر و قربانی میکنند و خون قربانی را در آب میریزند، اگر مارها و ماهیهای آب از آن خون بخورند، بزعم اهالی نذرشان قبول شده است و حاجتشان برآورده میشود و الا فلا، بالای یکی از این زیارتگاه ها که مشهور و موسوم به سید محمد است در قلۀ کوهی در مسافت بیست قدم بر سنگ صورت انسان و حیوان رسم و حجاری شده و ظاهراً یکی از پرستشگاههای قدیم بوده است’. (از مرآت البلدان ج 4 ص 335)
ده کوچکی است از دهستان دیناران بخش اردل شهرستان شهرکرد که در 20 هزارگزی جنوب باختر اردل واقع شده و 35 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
لغت نامه دهخدا